یاسمین یاسمین ، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

عشق یعنی داشتن دختری به لطافت یاس.....

تولدت مبارک دختر زيباي من

1392/11/5 8:30
نویسنده : شکوفه
480 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازدونه ماماني خوش اومدي عزيزم به دنياي جديد

ياسمين  مامان سه شنبه 24 دي ساعت 10:10 دقيقه تو بيمارستان نجميه به دنيا

اومد الهي ماماني قربون قد و بالاي کوچولوت بشه با وزن 2760 و قد 46 اومد به جمع

خانواده ما قلب

منم با عمل سزارين و بي حسي خانم دکتر خسروي عمل کرد خيـــــلي لحظه شيرين و

وصف نشدني بود تولد دخترم

 براي همه دعا کردم و از خدا خواستم به همه کساني که آرزو دارند نيني دار شن خدا به

همشون نيني سالم و صالح بده انشاالله بعد از چند دقيقه صداي گريه دخترمو شنيدم و

طاقت نياوردم زدم زير گريه خيلي لحظه شيريني بود و فقط از خانم دکتر پرسيدم دخترم

سالمه ؟

دکتر خسروي  گفت واااي چه کوچولوه و خدا رو شکر سالم سالمه...

خدا جووووون شکرت شکرت شکرت

دخمل نازم از فرداي تولد احساس کردم کمي زردي داره که وقتي براي غربالگري برديم يه

آزمايشم براي زردي دکتر نوشت و متوجه شديم زرديش بالاست و بايد بستري بشه 3

روزي دخملي زير نور مهتابي تو بيمارستان خوابيد و کمي بهتر شد خدا کنه دوباره زياد

نشده باشه دعا کنيد دوستاي عزيزم

مامان جون هم تا ديروز پيش من موند و حسااابي زحمت کشيد خيلي مامان گلم خسته شد

تو بيمارستان هم کنارم بود و منو تنها نذاشت دست گلش درد نکنهماچ

بابايي هم خيلي کمکم ميکنه و نميذاره من اذيت بشم و حسابي مواظب دخملي و منه

ممنون همسرم

ببخشيد انقد تيکه تيکه و خلاصه نوشتم آخه دخملي رو تازه خوابوندم و خودم کلي خوابم

مياد برم تا خوابيده بخوابم که انرژي براي بيداريش داشته باشم

ممنون دوستاي گلم از لطفتون عکس دخملمو تو پستاي بعدي ميذارم

خــــــــدا جـــــون شکرتقلب

پسندها (1)

نظرات (4)

maryam
5 بهمن 92 15:38
به به بالاخره اومدی نوشتی! وااااااااااااای شکوفه جوون انقد دوست دارم ببینمش خدا حفظش کنه،انشاالله سایه خودت و همسرت از سرش کم نشه مامانت رفت، تنها شدید؟ از اون موقع که دخمل به دنیا اومده منم علاقم به مامان شدن چند برابر شده.
شکوفه
پاسخ
ﻣﻤﻨﻮﻥ ﻣﺮﯾﻢ ﺟﻮﻥ ﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺩﺧﻤﻠﯽ ﺩﻭ ﺗﺎﯾﯽ میگذرونیم ﺧﯿﻠﯽ ﺷﯿﺮﯾﻨﻪ ﻫﺮ ﺩﻓﻌﻪ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﻤﺶ ﮐﻠﯽ ﮐﯿﻒ میکنم
احسان
7 بهمن 92 19:18
تولد دختر عزيزمون مبارک باشه و يه خسته نباشيد فراوون به مامان شکوفه من که با هر بار ديدنش خستگيم در ميره
شکوفه
پاسخ
بـــــــه همسر گلم ممنون عزيزم شما هم خسته نباشيد منم همينطور
سارا
8 بهمن 92 0:22
مبارک باشه. دیدی شکوفه جون چقدر شیرین بود و استرس نداشت؟ خدا نصیب همه بکنه مادر شدن و پدر شدن رو. زردیش هم انشاالله زیاد نمیشه دیگه.
شکوفه
پاسخ
ممنون سارا جوون خيلي شيرين بود انشاالله به نظرم کم شده شما چند روزگي دخترتو دکتر بردي براي معاينه؟
سارا
12 بهمن 92 0:19
من که 6 روزگی برای زردیش بردم و گفت که چیزی نیست و خوب میشه،خودش گفت پایان یه ماهگی بیارش.من تا 6 ماهگی ماه به ماه برای کنترل رشد و قد و وزن میبردمش پیش دکتر اطفال.
شکوفه
پاسخ
ﻣﻤﻨﻮﻥ گلم