7ماهه شدن دختر نازنينم
سلام شيرين عسلم
بعد يک ماه بالاخره فرصتي کردم تا بتونم از شيرين کاريات و اتفاقات اين مدت بگم
اول از همه 7 ماهگي قلبم رو تبريک مي گم ماشاالله خانومي شدي ديگه براي خودت الهي
قربونت برم عزيز دلم
روز به روز تغييرات و بزرگ شدنت رو احساس مي کنيم و از وجودت لذت مي بريم
دختر حناي من مسافرت کردن رو هم تجربه کرد و به کلاردشت رفت نگرانت بودم از اينکه تو ماشين
اذيت کني و و از اونجايي که سرده مريض بشي ولي خدا رو شکر خانومي بودي براي خودت و نه
تو ماشين اذيت شديم و نه تو مسافرت ..دختر خوش سفر من کلي هم کيف کردي اونجا و از خنکي
هوا لذت بردي و مهمترين تاثير مثبت اين سفر از اونجايي که تعدادمون زياد بود شما اجتماعي تر
شدي و ديگه مثل سابق غريبي نمي کني دختر گلم و خيلي راحت تر با غريبه ها برخورد مي کني
ولي بر خلاف تصورم از مريض شدن تو مسافرت بعد يک هفته که اومديم تهران سرما خوردي و دکتر
گفت به خاطر کولره ..
الهي بگردم عزيز دلم 3 روز تب کردي و يه شب هم تب بالايي داشتي و من و بابايي و مامان جون
مواظبت بوديم گل من تا تبت بالا نره و شما هم لاغر شدي و ضعيف ..الان باز خدا رو شکر خيلي بهتر
شدي ..
از شيرين کاريات بگم گل من بعد گفتن آقا خاله جون بهت ياد داد و آب هم ميگي و پوف هم تازگي ياد
گرفتي و هر کلمه اي که مي خوايم بهت ياد بديم با دقت به دهنمون نگاه مي کني..
کلي جيغ جيغو شدي و عاشق بازي کردن و شيطوني و علاقه زيادي به آسانسور داري
تقريبا نشستن رو هم ياد گرفتي البته بايد اطرافت چيزي بذاريم تا نيفتي ..
دختر خانومي من بد غذا هم شدن و هر چي ميام بدم دهنشونو سفت مي بندن و شروع به داد و
بيداد مي کنن!!دوست داري هر چي خودمون مي خوريم رو بهت بديم موندم ديگه چکار کنم!!
الان بهت فرني و سوپ و پوره و زرده تخم مرغ يه روز در ميون و از ديروزم بهت بيسکوييت مادر دادم
از ميوه ها هم سيب و موز و هلو ميدم البته ميوه رو خيلي دوست داري ..
از ويتامينام دکترADميگه بدم و شربت زينک و فوليک اسيد مي خوري و به خاطر رفلاکس هنوز آهن
ندادم ..
ديگه داروهاي رفلاکست رو قطع کردم و تا چند روز ديگه وقت دکتر مي گيريم برات تا وضعيت کلي
عسل بانوي ما رو ببينه چطوره...
خيلي حرف زدم گل دخترم الان هم شما لالا کردي و منم بايد برم به کارام برسم
بدو ادامه مطلب
عکساي مسافرت ياسمين جووني
الهي فدات شم دخترم تب داره تو اين عکس