یاسمین یاسمین ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره

عشق یعنی داشتن دختری به لطافت یاس.....

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحيم


  وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ بِأَبصـرِهِم

 

لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ *

 

و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـلَمین

 

خاطرات ۸ماهگی

سلام عزیزترینم خیلی وقته فرصت نکردم بیام و از شیرین کاری های نازت و خوشمزه کاریات بگم الانم با تبلتم و نمی تونم زیاد بنویسم و عکس بذارم قربون روی ماهت عسل بانو ۸ماهت هم تموم شد و شیرین تر شدی عزیزم  دخترم همه چیز می خوری به جز یه سری چیزایی که زیر یک سال خوب نیست ،دیگه چهار دست و پا میری و دوست داری بلند شی دستت رو رو پله میذاری و بلند میشی خلاصه چهارچشمی مواظبتیم و تو هم شیطون خانومی و از دست ما فرار می کنی به به و آبو از کلمه های جدیدت هست نازنینم ویه چیزی که دوست داشته باشی ملچ مولوچ می کنی و منم عاشق این کارتم آخر تابستون هم شمال رفتیم و شما هم مثل مسافرت قبل خوش سفر بودی نازنین دو تا دندونای کوچولوی پایینت هم دراومده و هم...
12 مهر 1393

7ماهه شدن دختر نازنينم

سلام شيرين عسلم بعد يک ماه بالاخره فرصتي کردم تا بتونم از شيرين کاريات و اتفاقات اين مدت بگم اول از همه 7 ماهگي قلبم رو تبريک مي گم ماشاالله خانومي شدي ديگه براي خودت الهي قربونت برم عزيز دلم روز به روز تغييرات و بزرگ شدنت رو احساس مي کنيم و از وجودت لذت مي بريم دختر حناي من مسافرت کردن رو هم تجربه کرد و به کلاردشت رفت نگرانت بودم از اينکه تو ماشين اذيت کني و و از اونجايي که سرده مريض بشي ولي خدا رو شکر خانومي بودي براي خودت و نه تو ماشين اذيت شديم و نه تو مسافرت ..دختر خوش سفر من کلي هم کيف کردي  اونجا و از خنکي هوا لذت بردي و مهمترين تاثير مثبت اين سفر از اونجايي که ت...
26 مرداد 1393

6 ماهگيت مبارک عروسک

سلام خانوم طلاي مامان 6ماهگيت مبااااارک عزيز مامان خدا رو شکر مي کنيم فرشته زيبا و نازي به ما داده ..خدا کلي ما رو سرگرم فرشته کوچولو کرده خيلي لذت بخشه وقتي از هديه خدا مواظبت مي کني و البته سخت از اين که چيزي براش کم نذاري...عاشقتيم دختر دوست داشتني من ..عاشق خنده هايي که بي دريغ به ما هديه مي کني   خداا رو شکر واکسن 6 ماهگي بدون تب تموم شد و چقدر مي ترسيدم تب کني بهت هر 4 ساعت قطره استامينوفن دادم و تب نکردي ولي پاهاي کوچولوت درد مي کرد عزيز دلم ..وزن 6 ماهگيت 7کيلو و 200گرم بود ..با قد 68که نسبت به وزن تولدت خوب بود   از اين ماه قطره آهن بايد بهت بدم البت...
29 تير 1393

بفرماييد آش دندونيツ

سلاااااام دخترکم شيطونکم دووووست دارم قلبم قربونت برم با شيطونيات و غلت زدنات گلم ..همين طور غلت ميزني تا يه جا گير بيوفتي بعد شروع به صدا کردن که همون داد و بيداده مي کني انقدر وقتي غلت ميزني ذوق ميکني عزززييزم فکر کنم براي اينه که همه چي رو با يه زاويه ديگه ميبيني وعده فرنيت رو دو وعده کردم عزيزم و به سختي مي خوري حالا خوبه خوشمزززس هر چي که ما مي خوريم و دوست داري بخوري و عااشق بستني هستي البته بهت نميدم و در حد مزه کردنه اگه به خودت باشه که تا تهش رو مي خوري.. دو تا دندوناي پايينت هم يه کوچولو جوونه زده و مامان جون امروز برات آش دندوني پخت خيلي خوشمزه بوود دست...
7 تير 1393

5ماهگيت مبارک پرنسس کوچولو

سلاااااام پرنسس کوچولوي من ماهگيت مبارک 5 ماه کنار من و بابايي بوودي و از وجودت ... تغييرات روزانت و بزرگ شدنت لذت برديم اميدوارم عزيزم ساليان سال با دل خوشي زندگي کني قلب من امروز دو تا دندوناي پايينت جوونه زده کلي ذوق کردم عزيز دلم و قراره با دندوناي کوچولوت چيزاي خوشمزه بخوري گلکم و اما بي قراري هاي روزانت تموم نشد و با بابايي امروز برديمت دکتر و فهميديم که هنوز رفلاکست خوب نشده و باازم کلي داروي جديد قراره ديگه برات فرني با آرد برنج درست کنم و دکتر گفت بهت موز و آب سيب و هويج بدم فکر کنم از مزه هاش خوشت بيااد شيرينم   عکساي فرشته من و بابايي  ...
24 خرداد 1393

خاطرات ياسميني

سلام عزيز ماادر من اوووومدم بعد مدت هااا... ماشاالله مگه شما ميذاري آدم به کاراي ديگه برسه انقد ما رو مشغول شيطونيات کردي ک سرمون حسابي گرمه الانم که ميبيني اينجام براي اينه ک بعد مدت ها تونستم ظهر بخوابم و الان بيدارم و الا شبا وقتي بخواابي منم کنارت بيهوش ميشم البته اين خوابيدني که ميگم به راحتي نيست و بابا احسان هر شب ميبرتت تو پارکينگ و تو کالسکه مي گردونتت تا خوابت ببره و بعدش ميارتت بالا... 14 خرداد تنبل خانوومي بالاخره غلت زدن و کلي کيف کردن البته تنبل که نه...چون بيشتر ،علاقه به ايستادن داري ..باباييي هم تو اتاق راهت ميبره و تو قدم ميزني ...
17 خرداد 1393

4 ماهگي دخترم و واکسن 4 ماهگي

ماهگيت مبارک عزيزم اين چند روزه فرصت نکردم بيام و 24 ارديبهشت ماهگرد دخترم رو تبريک بگم ولي با تاخير اووومدم دختر نازم نوبت واکسن زدنتم بود و ديروز واکسن 4 ماهگي رو زدي دخترم اولش براي قد و وزن بردمت که   6400 وزن و 63 سانت قد کشيده بودي عشقم و خدا رو شکر خوب بود ..شنوايي سنجي هم بردمت عزيزم و خدا رو شکر سالم بود و گفت براي مدرسه رفتنت دوباره ببرمت الهي قربونت برم اول واکسن هم خبر نداشتي چه خبره و مي خنديدي و سرتو بلند مي کردي ولي بعد واکسن دااادي زدي ک بيا و ببين ولي کلا دختر صبوري هستي عزيزکم تا شب پاهاي کوچولوت درد ميکرد و اصلا تکونش نمي دادي و از بعد از ظه...
28 ارديبهشت 1393

گل گيــــسو

سلااااام  گل گيسووو بالاخره بعد مدت ها اومدم يه سري به اين وبلاگ زدم ياسي خاانومي از 8 صبح که بيدار ميشه ما رو حسااابي مشغوول ميکنه تا 11 شب که بخوابه تمام تلاشتو ميکني مامانم براي غلت زدن يه چند باري ديدم با صورت اومدي رو فرش البته بيشتر تلاشت براي بلند شدنه و کــــلي کيف مي کني سرتو بلند مي کني و تا دستاتو ميگيرم خودت مي شيني و بعد رو پاهاي کوچولوت مي ايستي و احساس رضايت ميکني يه سره هم به من مي چسبي و بايد دايم جلوي چشمات باشم وگم نشم يه وقتي... خيلي دوست داري باهات بازي کنيم و انقد که به گوشي و تبلت ذوق نشون ميدي ...
17 ارديبهشت 1393

نخودچي منツツツ

سلام نخودچي من ياسمين طلا قلب مني عزيزم روزي هزاااار بار بوست مي کنم و عاشقتم دخترم بزرگ شدي ماشالله و خاانوومي شدي براي خودت تمام تلاشتو مي کني و سرتو با پاهاتو مياري بالا تا بغلت کنيم عزيز دلم ديروز يه اتفاق بدي برات افتاد و خدا رو شکر به خير گذشت نمي دونم چطوري شد که از دستم افتادي الهي بگردم عزيز دلم ترسيدي و کلي گريه کردي منم که ديگه نگو داشتم سکته مي کردم خــــيلي ترسيده بودم و همش نگرانت بودم خاله جوني اومد پيشم تا تنها نباشم ولي خدا رو شکر چيزيت نشدش و به خير گذشت دو تا دستاي کوچولوتو مي کني تو دهنت و ملچ و مولوچي ميکنيي که بيا و ببين و بعدشم خسته ميشي و شروع مي کني دا...
4 ارديبهشت 1393