6 ماهگيت مبارک عروسک
سلام خانوم طلاي مامان
6ماهگيت مبااااارک عزيز مامان خدا رو شکر مي کنيم فرشته زيبا و نازي به ما داده ..خدا کلي ما رو
سرگرم فرشته کوچولو کرده خيلي لذت بخشه وقتي از هديه خدا مواظبت مي کني و البته سخت
از اين که چيزي براش کم نذاري...عاشقتيم دختر دوست داشتني من ..عاشق خنده هايي که بي
دريغ به ما هديه مي کني
خداا رو شکر واکسن 6 ماهگي بدون تب تموم شد و چقدر مي ترسيدم تب کني بهت هر 4 ساعت
قطره استامينوفن دادم و تب نکردي ولي پاهاي کوچولوت درد مي کرد عزيز دلم ..وزن 6 ماهگيت
7کيلو و 200گرم بود ..با قد 68که نسبت به وزن تولدت خوب بود
از اين ماه قطره آهن بايد بهت بدم البته هنوز شروع نکردم و امروز وقت دکترته گلم تا معاينه کنه و
وضعيت رفلاکست رو ببينه چجوريه و دستور غذايي جديدي که قراره بده...
تو اين ماهي که گذشت بهت فرني مي دادم و اوايلش دوست داشتي ولي ديگه کم کم علاقت کم
شد و دو وعده در روز بهت مي دادم ولي ديگه کمتر مي خوري ..امروز برات برنج و هويج با کمي
روغن پختم شايد بيشتر از فرني خوشت بياد تا بريم دکتر و سوپ رو برات شروع کنم هر روز صبح
بهت آب سيب مي دادم و عصرا هم شير موز البته با شير خودم اگه تنوع غذاهات زيادتر شه حتما
بيشتر از خوردن غذا لذت ميبري دختر نازنينم
از کاراي جديدت گل من
تند تند غلت ميزني دخترم و سعي مي کني خودت رو بکشي جلو و يه خرده اي هم ميري
شيطون مامان فقط دوست داري بازي کني و شيطوني
آقا رو خوب ياد گرفتي و وقتي بهت مي گم بگو بابا يا مامان مي گي آقا
بيرون رفتن و خوب متوجه ميشي و اگه کسي بره بيرون گريه مي کني که تو رو هم ببرن و البته به
خواستت ميرسي
روروک رو هم دوست داري ولي هنوز حرکت نمي کني ولي براي واکسن که بردمت گفت ديگه استفاده از روروک توصيه نميشه ..حالا باز از دکتر مي پرسم!!!
از هنر هاي ديگه شما اينه که پاهاي کوچولوتو مياري بالا و محکم مي کوبي زمين
عشق مامان بعد واکسن
دوست دااارم
اين عکس قديميه ولي من عااشقشم