عروسک ما 37 هفته مي شود...
سلااااااااااام دختر 37 هفته خودم
بالاخره اين نيني وبلاگ باز شد و تونستم حرفامو براي دخترم بنويسم ...
کلي خبر دارم براي نازدونه ي خودم اول از همه اينکه اتاق دختر نازمو چيديييم
دست بابا جوون و مامان جون و خاله جوني درد نکنه،خيلي زحمت کشيدند.
جمعه هفته قبل که اول ربيع هم بود اومدند و سيسموني دخترمونو چيديم از اون روز
وقتي اتاق دخملي رو مي بينيم کلي با بابايي ذوق مي کنيم و از ديدن لباساي کوچولوت
و اسباب بازيات لذت ميبريم و قربون صدقت ميريم حالا ببين وقتي به دنيا بياي چيکار
مي کنيم ديگه...
با بابايي هم کلي ديروز تو اتاق دخملي عکساي نهايي رو گرفتيم،
از اتاق دخملي عکس گرفتم و براتون ميذارم البته کامل نيست و يه چند تايي رو ميذارم
بقيشو تو پست بعدي ...
امروز هم نوبت دکتر داشتم خانوم دکتر اوره اي نيومده بود منم ديگه اين همه راه رفته
بودم از دکتر هاشمي وقت گرفتم . اول رفتم اتاق معاينه و 1 کيلو اضافه کرده
بودم !! صداي زيباي قلب دخترمو شنيدم و لذت بردم ...البته بازم فشارم بالا بود نميدونم
چيکارش کنم آزمايشي هم که دادم نرمال بود و مشکلي نداشت ولي اين فشار ناقلا زودي
ميره بالا ..و مامايي که اونجا بود گفت اين هفته آخري رو کامل بي نمک بخور
ديگه امروز کلاس نرفتم و نوبت دکترم که رسيد دکتر هاشمي معاينه کرد و گفت فشارت رو
کنترل کن از اين بالاتر نره اگه بره بايد بستري بشي!!برام سونوگرافي هم نوشت و رفتم
انجام دادم سن دخمل طلايي رو هم تو سونو 37 هفته گفت و وزن عروسکمو گفت 3 کيلو
و قد 50 سانت و از سر تا پا همه چي رو دکتر قهرماني بررسي کرد و خدا رو هزااار مرتبه
شکر گفت سااالمه
از همه نظر بدنم براي طبيعي آمادست!!هرچي من فراري ام از طبيعي اون مياد سراغم
اصلا هم قبول نمي کنن بي دليل سزارين کنن...
هر چي بهونه هاي جور وا جور ميارم ميگن ربطي نداره!!!امروز فشارمو بههونه کردم گفت:
تازه وقتي فشار بالا باشه بچه راحت تر در ميااااد!!!
دکتر هاشمي گفت :هفته ديگه هم معاينه لگن ميکنم وضعييتت رو ببينم!!!
حالا باز توکل به خدا هر چي پيش بياد خيره...
عکساي سيسموني دختر طلاااااييي رو تو پست بعدي ميذارم الان خيلي خوابم مياد دارم
بيهوش ميشم