یاسمین یاسمین ، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره

عشق یعنی داشتن دختری به لطافت یاس.....

عروسک خوشگل من...

عکساي دخترم   عروسک من با عروسکاش         عزززيزززم چه با تعجب به دوربين نگاه ميکني       الهي فداي خندت بشم ياسمينم           عاشقتم دخترم دخترم زرافشو خيلي دوست داره ...
13 اسفند 1392

سرگرمي ما

سلااام جوجو طلااااايي قربونت برم عزيزم ...خدا رو شکر ميکنيم که خدا تو رو بهمون داده ... ياسمينم 46 روزه شدي دختر نازنينم کلي تو اين چند وقت چهره عوض کردي جوجويييي ديوونت ميشم وقتي ميذارمت رو قلبمو تو هم آروم ميشي و ميخواابي الانم تو بغلم هستي و داري بهم نگاه ميکني تا باهات حرف بزنم خلاصه هر وقت که بيدار ميشي دوست داري باهات صحبت کنم و گاهي افتخار ميدي و يه لبخند خوشگل مامانو مهمون ميکني ..بيرون رفتن و شلوغي رو دوست داري و وقتي دورت شلوغه آروم همه رو ميبيني اگرم کسي باهات حرف نزنه صدات در مياد و وميگي اِه و اگه کسي باهات حرف نزنه ميزني زير گريه. از صبح تا بعد از ظهر کلي با هم کيف ...
10 اسفند 1392

ياسمين عشق مامان و باباشه

سلام گل يـــاس من دختر نازنينم 35 روزه پيش من و بابايي هستي و حسابي سرمون رو گرم کردي الان ديدم خواب عميق رفتي گفتم بهترين فرصت براي نوشتن اتفاقات اين چند روزه .. خدا رو شکر زرديت خيلي بهتر شده ولي يه کوچولو هنوز داري دکتر برات يه آزمايش کامل نوشت و انجام داديم ، خدا رو شکر مشکل تيروييد هم نداشتي عزيزم روز به روز تغيير ميکني و از ديدن بزرگ شدنت هممون لذت ميبريم  هر روز شبيه يکي ميشي امروز مامان جون اومده بود خونمون ميگفت شبيه بابا احسان شدي البته از اونجايي که منو بابايي پسر عمو دختر عموييم و شبيه هميم فرقي نميکنه شبيه هر کدوممون که بشي خوشگلي عزززززيييييززززم اواي...
29 بهمن 1392

دختر زمستاني من

                سلام عــــشق مامان حتما ميتوني دليل تاخير مامانو حدس بزني...اين يک ماهه کلي سر مارو گرم کردي که ديگه تمام وقت ما به مراقبت از ياسمين طلا ميگذره امروز دختر نازم ماهه شد مبارک باشه عزيزم .. يک ماهه که کنار منو بابايي هستي و از وجود نازنينت لذت ميبريم     عکس ياسمين زهراي ما           دختر نازنينم روزي که وارد دنياي جديد شد... خوش اومدي بهترينم             دختر طلايي من تو خواب نازنين البته هميشه اينطوري ني...
24 بهمن 1392

تولدت مبارک دختر زيباي من

سلام نازدونه ماماني خوش اومدي عزيزم به دنياي جديد ياسمين  مامان سه شنبه 24 دي ساعت 10:10 دقيقه تو بيمارستان نجميه به دنيا اومد الهي ماماني قربون قد و بالاي کوچولوت بشه با وزن 2760 و قد 46 اومد به جمع خانواده ما منم با عمل سزارين و بي حسي خانم دکتر خسروي عمل کرد خيـــــلي لحظه شيرين و وصف نشدني بود تولد دخترم  براي همه دعا کردم و از خدا خواستم به همه کساني که آرزو دارند نيني دار شن خدا به همشون نيني سالم و صالح بده انشاالله بعد از چند دقيقه صداي گريه دخترمو شنيدم و طاقت نياوردم زدم زير گريه خيلي لحظه شيريني بود و فقط از خانم دکتر پرسيدم دخترم سالمه ؟ دک...
5 بهمن 1392

سه شنبه خانواده ما 3 نفري ميشـــــه....

سلام عروسک ماماني و بابايي آخرين پستيه که برات ميذارم و توو دل مامان هستي انشاالله تو پست بعدي ديگه به دنيا اومدي و روي ماهتو ديدم اميدوارم دخترم سالم و سلامت به دنيا بياي عزيزم و منم زايمانم راحت باشه توکل به خدا دکتر اوره اي تو بيمارستان وليعصر راضي به سزارينم نشد و بابا جون با يه خانوم دکتر ديگه هماهنگ کرد منم با بابايي و مامان جون ديروز رفتيم مطب دکتر خسروي و از باب آشنايي باهامون راه اومد و نوشت به دليل کوچيکي لگن سزارين بشم.... خلاصه سونو هامم نگاه کرد و گفت بچه رسيده و سه شنبه نوبت داد براي سزارين تو بيمارستان نجميه فردا سه شنبست و منم قراره ساعت 11عمل بشم و دخملي نازم رو ب...
23 دی 1392

سيسموني دختر زيباي مـــــا

خـــوب ماماني تنبل خواباشو کرده و اومده چند تا عکس از اتاق دخملش بذاره... حالا باز سر فرصت از بقيه لوازم و لباساش عکس مي گيرم و براتون مي ذارم   سيسموني عروسک زيباي ما                       اين بافتني هاي خوشگلم همش هنر دست مامان جوووونيه دست گلش درد نکنه که انقده با سليقس     و اما لباساي عروسک بابا و مامان                     بقيه عکسا تو پست بعدي......
19 دی 1392