یاسمین یاسمین ، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره

عشق یعنی داشتن دختری به لطافت یاس.....

ماه آخري که دخملم تو دلمه...

1392/10/3 18:07
نویسنده : شکوفه
168 بازدید
اشتراک گذاری

گل دخترم سلاااام

صبح اومدم پا سيستم و کلي باهات حرف زدم عزيزم ولي تا اومدم ثبتش کنم سيستم به مشکل خورد و کل حرفام پريد....

منم کوتاه نيومدم و الان دوباره اومدم تا حرفامو باز تکرار کنم ...

گل دختر مامان وارد ماه شده و ديگه چيزي نمونده که روي ماهشو ببينيم

پس دختر نازم تو اين چند هفته باقي مونده از فرصت  استفاده کن و تند تند غذا بخور و

شيطوني کن که ديگه بايد يواش يواش بساطتو جمع کني و با دل مامان خداحافظي کني

البته خوب چيزي نداري که با خودت بيااري خخخ ولي عوضش وقتي وارد دنياي جديد

بشي با کلي چيزاي رنگارنگ روبرو ميشي و بابا و مامان رو ميبيني پس نگران نباش و با خيال راحت دل ماماني رو ترک کن اين دنيا خيييلي بزرگتر و قشنگ تر از دل

مامانيه...

البته منم به بودن دخمليه نازم تو دلم عادت کردمو با اينکه نميبينمش ولي هميشه کنارم

بوده و  يه حس خيلي خوب و وصف نشدني تو اين 9 ماه تجربه کردم ... و هميشه با بابايي عاشق لگدهاي دخملي بوديمو و هستيم و کلي ذوق مي کنيم

 

خوب بريم سراغ اتفاقاي اين چند روز...

دختري مامان ، حسابي سنگين شدم و يه خرده هم ورم آوردم و شکمم هم پايين اومده،بابا

احسان هر ماه ازم عکس گرفته و وقتي عکسا رو ميبينم متوجه تغييراتم ميشم...هر روز

تپل تر از ديرووز...

جواب آزمايش تيروييدم هم گرفتم و خدا رو شکر نرمال بود آقاي دکتر هم گفت روز 5ام بعد

زايمان نيني رو ببر غربالگري ..انشاالله دخملي مشکلي نداشته باشه و از همه نظر سالم

باشه

نزديک 4 هفته ديگه هم زمان زايمانمه و منم که از زايمان ميترسم ... سعي مي کنم

ريلکس باشم و فکرشو نکنم اميدوارم زايمان راحتي داشته باشم ،  از هر کي راجع به

زايمان مي پرسم يه چيزي مي گه موندم چيکاار کنم ...هـــــي...يکي ميگه طبيعي..يکي

ميگه سزارين..يکي ميگه بي هوشي خوبه ..يکي ميگه بي حسي خلاصه موندم..

طبيعي که فکرشو نمي کنم ولي باز سزارين قابل تحمل تره به نظرم...

خـــوب اين چند روزم با کمک مامان جون و بابايي بيشتر اتاق تکوني رو کرديم

و فقط مونده اتاق عروسک خانوم که تميز بشه

و لوازم دخملي توش چيده بشه بعدشم يه مهموني براي سيسموني دخملم ميگيريم...

راستي از قدم خووب دخمل نازمون بابا احسان هم چند روزيه تو يه کار دولتي خيلي

خوووب مشغول به کار شده...خدايا شکرت به خاطر اين همه لطف و محبتي که نسبت به

بنده هات داري خيلي خيلي دوست داريم خدا جووون

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مریم مامان یاسمین زهرا
3 دی 92 18:49
عزیزم انشاا... که نی نی سالم و سلامت به دنیا بیاد و زندگیتون در کنار هم رنگ و روی جدیدی بگیره در مورد زایمان هم توکل کن به خدا
شکوفه
پاسخ
ممنون مريم جون از لطفت توکل به خدا... شما وبلاگ نداري؟
خاله جوني
3 دی 92 19:03
سلـــــــــــام... واي خواهري ديدي چ زود گذشت تا چن روز ديه ني ني گل ب دنيا ميـــــــــــاد[ قلب] انگاري همين ديروز بود ک گفتي داري مامان ميشــــــــــي.. حالا الان وقت سيسمونيه طلاخانومه.... ايشالا اين چند روزم ب خوبي و خوشي ميگذره و جمع خانوادگي ما ميشه 6نفر تقديم به جيگرطلاي خاله () ()
شکوفه
پاسخ
آره واقعا خيلي زود گذشت... انشاالله به سلامتي دخمل نازم به دنيا بياد جمع خانواده مامانشو 6 نفري مي کنهالهي قررربوون فنقل کوچولوم برم ممنون خاله جوني
مریم مامان یاسمین زهرا
4 دی 92 10:45
عزیزم این ادرسمهhttp://yasaminkahvand.niniweblog.com/ تازه من لینکتون هم کردم
شکوفه
پاسخ
ممنون مريم جون
خاله جوني
4 دی 92 17:57
قالب جديــــــــــــــــــــــــــــــد مبارکـــــــــــــــــــــــــــــ
شکوفه
پاسخ
سارا
5 دی 92 0:14
سلام مامان خانمی از زایمان نترس.بعد از تولد دخترت به عنوان یه خاطره خوب ازش یاد میکنی. انشالله همه چیز خوب پیش میره و سالم و سلامت کنار هم زندگی میکنید. منم 3 روزه که گل دخترمو از شیر گرفتم
شکوفه
پاسخ
بــــــــه سارا خانوم از اين ورا خوب چي کار کنم دست خودم نيست الهي عزيزم به سلامتي خانووم شده ديگه. راحت از شير گرفتيش؟
سارا
6 دی 92 11:46
راحت گرفتمش.یعنی راحت قبول کرد.من فکر میکردم از این سخت تر باشه.
شکوفه
پاسخ
ﺧﻮﺏ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ ﺩﺧﻤﻞ ﺧﻮﺑﯽ داری